Doosetdaramkhoda

الحمدلله علی کل حال
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

بررسی مصادیق آیات متشابه از دیدگاه علامه طباطبایی

31 اردیبهشت 1397 توسط فريبا نوروزي

چکیده:

بحث در آيات محکم و متشابه و شناخت اين آيات و فهم صحيح متشابهات، از موضوعات بسيار مهم و اثرگذار در حوزه دانش های قرآنی و تفسير است؛ چون فهم نادرست آيات محکم و متشابه باعث به وجود آمدن فرقه ها و مذاهب فاسدی مانند مجسمه، مجبره و … شده است.

« محكم « و « متشابه »  يكى از مهم ترين عناوين و بحث هاى علوم قرآنى است كه ظاهرا پيشينه آن به صدر اسلام برمى گردد. در اين باره ، بحث ها و تحقيق هاى زيادى انجام شده است و آراى گوناگونى در تفاسير يا به طور مستقل ديده مى شود كه غالبا ذيل آيه هفتم سوره آل عمران است.

اين مطالعه به بررسی دیدگاه ديدگاه علامه محمدحسين طباطبايى پرداخته است .

از نظر طباطبايى براساس اين كه آيات قرآن به دو قسمت « محكم » و « متشابه » تقسيم مى شوند » متشابه « ، آيه  اى با معناى شك برانگيز از جهت مفهوم است كه با معناى آيه « محكم » ديگر كه هيچ ترديدى در آن وجود ندارد ، ناسازگار است ؛ به گونه اى كه اين ناهماهنگى از جهت لفظ نيست كه با طرق مختلفى چون ارجاع عام به خاص يا مطلق به مقيد و مانند آن قابل برطرف شدن باشد.

 

کلیدواژه ها:

محکم/ متشابه / تأويل / علامه طباطبایی

 

مقدمه

آشنايى با محكم و متشابه در قرآن داراى چنان اهميت و ارزشى است که هر مفسر قرآن کريم در جاى جاى اين کتاب الهى، توجه به آن را براى خود لازم دانسته و غفلت از آن را موجب پيدايش انحراف در تفسير قرآن مى داند. قرآن به عنوان يك مجموعه به هم پيوسته و يك دست -که به تصريح خود هيچگونه اختلاف و ناهماهنگى در آياتش وجود ندارد - به دو بخش محكم و متشابه تقسيم مى گردد. بعضى از آيات، آيات مادر، اساسى و مرجع هستند و بخشى ديگر نيازمندِ ارجاع به دسته اول. از اين روست که نظر استقلالى به آيات دسته دوم در تفسير قرآن انسان را به کلى از مسير صحيح فهم قرآن منحرف مى سازد وناخواسته در جهتى مخالف با کتاب خدا قدم برمى دارد. پيدايش مذاهب انحرافی چون مجسّمه يا مجبره يا مفوّضه، بر پايه همين دسته از آيات و بدون ملاحظه آيات محكم بوده است. اين امر متأسفانه از صدر اسلام تاکنون ادامه داشته و در هر زمان به اقتضاى شرايط زمانى و مكانى، گروهى بوده اند که با تمسك به چنين آياتى بدعت آفرينى کرده و آيات نورانى قرآن مجيد را دستاويزى براى رسيدن به اميال و هواهاى نفسانى خود آن هم در قالب و چهره دينى و قرآنى قرار داده اند.

بسيارى از مفسران،دانشمندان و محققان علوم قرآنى غالبا ذيل آيه هفتم سوره آل عمران ١ يا به طور مستقل درباره مفهوم و مصاديق« محكم » و »  متشابه« سخن رانده اند. ٢ برخى پژوهش گران غربى نيز مقاله هايى در اين زمينه نوشته  و يا حتى به تحليل و مقايسه آراى بعضى از مفسران مسلمان با يك ديگر پرداخته اند. قرآن مى فرمايد»: هو الّذى أنزل عليك  الكتاب منه آيات محكمات هنّ أمّ الكتاب و أخر متشابهات فأمّا الّذين فى قلوبهم زيغ فيتّبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة و ابتغاء تأويله و ما يعلم تأويله إلاّ اللّه و الرّاسخون فى العلم يقولون آمنّا به كلّ من عند ربّنا و ما يذّكّر إلاّ أولوا الألباب )« آل عمران، ٣ /٧ ) ؛ اوست كه اين كتاب را بر تو نازل كرد كه بخشى از آن،آيات محكم است كه اساس كتابند و برخى متشابه اند،اما كژدلان از اين كتاب براى فتنه جويى و به قصد تاويل آن،متشابهات را دنبال مى كنند،در حالى كه تأويل آن را جز خدا نداند و آنها كه در دانش ريشه دارند گويند:ما به آن ايمان داريم،همه از جانب پروردگار ماست.و جز خردمندان متوجه نمى شوند.

براساس آيه فوق و نيز با توجه به آيه« الر كتاب أحكمت آياته ثمّ فصّلت من لدن حكيم خبير «( هود/11/1) الف ، لام،را كتاب است كه آيات آن استحكام يافته،پس از جانب حكيمى آگاه توضيح داده شده است.مفسران غالبا « متشابهات » را  كه بايد به تأويل برود در مقابل » محكمات« در نظر گرفته و مفاهيم و مصاديق گوناگونى درباره » محكم و متشابه« ارائه كرده اند؛

   مهم ترين اين آرا به طور خلاصه عبارتند از  :

١.آيات محكم داراى معناى روشن هستند و مراد از آن ها دانسته شده،ولى متشابه  خلاف آن است. 3

٢.محكم برخلاف متشابه تنها يك وجه تأويل را مى پذيرد.  4

٣.معناى محكم برخلاف متشابه قابل تعقل است. 5

 

تقسيم آيات قرآن در آيه هفتم آل عمران

به نظر طباطبايى 6 با توجه به آيه مورد نظر،آيات قرآن به دو نوع محكم)  آياتى كه معناى روشن دارند( و متشابه  تقسيم شده اند و محكمات محل ارجاع متشابهات ( براى رفع تشابه آن ها ) هستند. طباطبايى در جاى ديگر احكام را در مقابل تفصيل در نظر مى گيرد. 7 او احكام و اتقان قبل از تفصيل در آيه نخست سوره هود را به حالت كتاب خدا قبل از نزول برمى گرداند و آن را متعلق به تمام آيات مى داند، خدای متعال در کلام خود می‌فرماید: «کتاب احکمت آیاته » قرآن کتابی‌است که آیاتش محکم قرار داده شده‌اند(سوره هود آیه 1). ولى در آيه هفتم سوره آل عمران،احكام تمام آيات را نمى پذيرد؛زيرا آن را قسيم آيات متشابه فرض مى كند.  «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَ مَا یَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ » ترجمه : خدا کسی است که بر تو کتاب را نازل کرد در حالی که برخی از آن آیات محکم می‌باشند که آنها مادر و مرجع و اساس مسلم کتابند و برخی آیات متشابه هستند اما کسانی که در دلهایشان میل به کجروی و انحراف از استقامت است، از متشابه کتاب پیروی می‌کنند برای فتنه و فریب دادن مردم و برای این که تاویلش را می‌خواهند و حال آنکه تأویلآن را جز خدای نمی‌داند و آنان که در علم خود ثابت قدمند در مورد آیات متشابه می‌گویند به آن ایمان داریم همه آیات از پیش خدای ماست.(سوره آل عمران آیه 7)  به اين ترتيب او درباره آيات متشابه در ( كتابا متشابها مثانى …)) زمر، ٣٩/ ٢٣ : (كتابى همانند يكديگر و با هم سازگار . نيز مفهوم ديگرى براى» تشابه  ذيل عنوان محكم و متشابه ارائه مى كند. 8

 

ام الكتاب و تأويل

طباطبايى مى گويد» محكمات« با وصف « أم الكتاب » معرفى شده اند؛  زيرا اصل در « أم  » آن است كه هر چيزى به آن برمى گردد.و در قرآن نيز آيات متشابه به آياتى ديگر برمى گردد كه محكم هستند.. بنابراين كتاب خدا مشتمل بر آياتى است كه« أم » (مادر) آيات ديگر هستند . مفرد بودن واژه « ام » دال بر آن است  كه « محكمات  » به خودى خود متفاوت نيستند؛به اين ترتيب» متشابهات« در مقابل» محكمات« هستند كه از يك سو دالّ بر توافق و تشابه آيات در بعضى اوصاف و كيفيت ها است 9 و از ديگر سو به قرينه ذكر پيروى قلب مريضان

از» متشابهات« ، منظور از تشابه اين است كه مراد آن براى فهم مخاطب به محض شنيدن معين نيست،بنابراين مخاطب در فهم مردد مى ماند تا آن آيه به» محكمات« برگردانده و معناى آن روشن شود؛به اين ترتيب آيات متشابه نيز به خاطر ارجاع به محكمات،محكم می شود . 10. به نظر طباطبايى» محكمات « آياتى متضمن اصول مسلّم در قرآن است. 11

فتنه توسط مجرمان كج نهاد

طباطبايى مى گويد »: الذين فى قلوبهم زيغ«… در مقابل» و الراسخون فى العلم«… است كه به قرينه اين مقابله ، وصف حال مردم به تناسب دريافت قرآن به محكم و متشابه معلوم مى شود؛ گروهى از مردم كج نهاد هستند كه براى ايجاد فتنه و تأويل،از آيات متشابه پيروى مى كنند و گروهى ديگر راسخ در علم و داراى قلب باثبات هستند كه به محكمات چنگ زده و به متشابهات ايمان دارند،ولى از آن پيروى نمى كنند و از خداوند مى خواهند  كه قلب آنان را بعد از هدايت منحرف نكند. 12

به نظر طباطبايى منظور از پيروى « متشابه » پيروى عملى است ، نه ايمانى ؛ آن هم ، زمانى مذموم است كه به » محكم« برگردانده نشود.او مى گويد مراد از» ابتغاء الفتنة« خواهان ، اضلال مردم بودن است؛زيرا فتنه با اضلال در معنا قرين يك ديگرند.وى ادامه مى دهد  كه اين افراد با دست يابى به تأويل قرآن و آبشخور احكام حلال و حرام به گمراه كردن مردم مى پردازند ، تا از پيروى از محكمات دين خود را بى نياز جلوه دهند و به اين ترتيب ريشه دين خدا را دچار گسستگى كنند. 13

تأويل توسط مجرمان كج  نهاد

طباطبايى توجه مى دهد كه منظور از تأويل متشابه مرجعى است كه متشابهات به آن برگردانده مى شوند و منظور از تأويل قرآن  كه شامل هر دو دسته آيات،محكم و متشابه مى شود  مأخذى است كه معارف قرآن از آن گرفته مى شود.سپس با استناد به آيات ديگر نتيجه مى گيرد كه منظور از تأويل ، ظهور حقيقت عينى و خارجى يك چيز است كه در قالب كلام بر آن اعتماد مى شود. 14 بر اين مبنا داستان هاى انبيا و امت هاى پيشين و هم چنين مطالبى كه درباره صفات،15 اسما و وعده هاى خدا و تمام آن چه كه در روز قيامت به ظهور مى رسد، همان تأويل اين امور خواهد بود . او تأويل آياتى را كه متضمن اوامر و نواهى است؛مانند آيات احكام،همان تحقق خارجى آن رفتارها مى داند. 16 اما توضيحى در اين باره ارائه نمى كند كه با اين تعریف كج نهادان چگونه به تأويل آيات مى پردازند.وى مى گويد مرجع ضمير»  هاء « صرفا منحصر در متشابهات نيست،بلكه ممكن است مانند ضمير در » ماتشابه منه« به كل آيات قرآن بازگردد. 17 درحالى كه از نظر ادبى در اين تركيب ضمير» هاء « به » ما« برمى گردد و مراد آيات متشابه قرآن هستند.به علاوه،وى مراد از تأويل در آيه مورد بحث را اراده معناى مخالف با ظاهر يك لفظ نمى داند، 18 با اين حال تأويل كج دلان را از نوع بار كردن معناى متشابه بر غير معناى اصلى خود مى داند. 19

ابطال كج انديشى در تأويل و فتنه

 قرآن در ادامه آيات مى فرمايد  » : ومايعلم تأويله الا الله و الراسخون فى العلم يقولون ءامنّا به كلّ من عند ربّنا«… به نظر طباطبايى حصر موجود در آيه،دالّ بر اين است كه علم به تأويل فقط و فقط مخصوص خداوند است.او حرف واو را در آيه،استيناف دانسته است و در نتيجه» الراسخون فى العلم« را داخل در علم به تأويل آيات در حصر جمله مذكور نمى داند؛و در عين حال اضافه مى كند اين حصر منافاتى با قبول استثنا در علم به تأويل ندارد و رسول خدا  )ص ( به عنوان بارزترين نمونه راسخان در علم ، از تأويل آيات باخبر بود. 20 او به شقّ دوم اماى تفصيليه توجه نكرده است و مى گويد اين آيه به يكى از شؤون راسخان در علم اشاره دارد كه همان وقوف در هنگام شبهه ، ايمان و تسليم در مقابل كج دلان است ؛ و البته از آيات ديگر برمى آيد كه برخى از آنان از حقيقت قرآن و تأويل آيات آگاه هستند. 21

شاخصه هاى راسخان در علم

طباطبايى 22 مى گويد تعبير رسوخ براى افراد يادشده،نشانه شديدترين نوع پايدارى است و تعريف هاى ديگر در جمله هاى بعدى ، دالّ بر علم بدون ترديد آنان به خداوند و آيات او است.آنان در علم به محكمات بدون تزلزل هستند،به آن ايمان دارند و از آن پيروى مى كنند. وقتى با آيه متشابهى روبه رو مى شوند،اضطرابى در قلب هاشان  درباره علم راسخى كه دارند به وجود نمى آيد، بلكه به آن ايمان دارند و در عمل از پيروى از شبهات خوددارى مى كنند. طباطبايى با استناد به جمله » يقولون ءامنا به كل من عند ربّنا« مى گويد دليل و نتيجه باهم در اين جمله آمده است؛مبنى بر اين كه محكم و متشابه همه از نزد خدا است و از اين رو ايمان به تمام آن،محكم و متشابه آن ، وجوب عمل به محكم و خوددارى در مقابل متشابه بدون رد آن واجب مى شود.او ادامه مى دهد كه بر اين اساس پيروى از معانى متشابهات تا آن جا كه با محكمات ناسازگار است،جايز نيست ، از اين رو بايد از معانى محتملى در آيات متشابه پيروى كرد كه با معناى آيات محكم سازگار باشد. 23 البته اين تعريف كلى است و معيار دقيقى براى تشخيص توافق معانى محتمل از آيات متشابه با محكمات به دست نمى دهد.علاوه بر آن،علامه طباطبايى چنان كه گذشت،پيش تر آورده است كه متشابهات با ارجاع به محكمات،خود به محكمات تبديل مى شوند؛در اين صورت وقوف راسخان در مقابل متشبهات به چه معنايى است؟و اساسا چگونه مى توان مطمئن بود كه متشابهات به محكمات ارجاع و خود به محكمات تبديل شدند؟ البته طباطبايى به نمونه هايى مانند آيه هفتم سوره آل عمران اشاره كرده است كه به زعم وى،اين آيه خود از آيات محكم است وگرنه،تقسيم بندى و راه علاجى كه در آن ذكر شده،فاسد خواهد بود، 24 ولى معيارى كه او ارائه كرده است با اين شاهد مثال قابل تطبيق نيست؛زيرا در جاى ديگر مى گويد آيه » متشابه  «آ ن است كه مراد آن براى مخاطب  به محض شنيدن آن آيه  مشتبه شود، 25 درحالى كه آيه هفتم سوره آل عمران با توجه به تفاسير متعدد و متفاوتى كه درباره آن رسيده و خود علامه نيز به آن اشاره كرده است،مفهوم چندان روشنى ندارد و در وهله نخست ، مراد را بر شنونده مشتبه مى كند.به ويژه كه وى با استناد به برخى آيات قرآن نشان مى دهد كه بدون شك منظور از راسخان در علم تنها خاندان عصمت و طهارت( ع ) هستند. و آنانند كه به تأويل آيات دست رسى دارند، 26 و درنهايت مى پذيرد كه افرادى مانند ابن عباس كه پيامبر در حق او دعا كرده است،تأويل آيات را مى دانند؛ 27 به اين ترتيب چگونه و با چه معيارى مى توان به تعيين آيات محكم و متشابه توسط ساير علما و تفسير آنان در مراد آيه اعتماد كرد،درحالى كه جزو معصومان نيستند؟ 28 و اگر كل قرآن يا « متشابهات »  آن داراى تأويلى است كه جز معصومان آن را نمى دانند،چه فايده اى براى عامه مردم دارد و چرا بايد  در آن تدبر كنند و در اين صورت چگونه قرآن نور و عامل هدايت خواهد بود؟

طباطبايى جمله» و ما يذكر الا اولوا الالباب« دليل سخن راسخان در علم معرفى مى كند و صاحب عقل زكى و خالص بودن را از جمله مدح هاى الهى درباره آنان مى داند . 29

بررسى نمونه اى از محكم و متشابه

 محمدحسين طباطبايى مثال هاى متعددى از آيات» متشابه « و مرجع آنان از آيات» محكم« ارائه كرده است. 30 مثلا مى گويد آيه  » إلى ربّها ناظرة« (قيامت، ٧٥/٢٣) : به پروردگارش مى نگرد.متشابه است و به آيه  » لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار)« انعام،6 /103) ؛كه محكم است ارجاع و معلوم مى شود كه مراد از نگاه ، نگاه با چشم و حس بينايى مادى نيست. 31

نتيجه گيرى

١.باتوجه به آيه هفتم سوره آل عمران،طباطبايى تمام آيات قرآن را به دو دسته « محكم « و» متشابه« تقسيم مى كند.

٢.متشابه از نظر طباطبايى آياتى است كه معناى آن در وهله نخست،براى شنونده مشتبه شود و  جهت تشخيص مفهوم آن و رفع تشابه  بايد آن را به محكمات كه مفهوم روشنى دارند،ارجاع داد .

٣.طباطبايى دو تعريف برای تاویل ارائه می کند : یکی برگرداندن متشابه به محکم و ديگرى ظهور خارجى و حقيقى كل آيات قرآن يا آيات متشابه آن .

٤.طباطبايى معتقد است كه تنها خداوند تاويل آيات را مى داند، و حصر در» ما يعلم تاويله الا الله« را حصر حقيقى می داند .به اين ترتيب طباطبايى مى گويد به عنوان استثنا ، معصومان كه ر اسخان در علم هستند ، به تأويل آيات  دست رسى دارند

٥. طباطبايى بدون توجه به قاعده اماى تفصيليه واو ر ا در جمله » فاما الذين فى قلوبهم زيغ «… استينافيه مى داند.

 

پی نوشت ها

1.       براى نمونه طبرى، ابن تيميه،نحاس،  زمخشرى،عبده،ذيل آيه؛نيز ابن شهر آشوب،در بيان مشكلات ناشى از آيات متشابه.

2.       .براى نمونه رازى در درة التنزيل و غرة التأويل فى الايات المتشابهات؛و قرطبى در الايات المتشابهات؛باشا،ج ١، ص  ٩١ وج ٢ ، ص  ١٠٧

3.       مانند حروف مقطعه در ابتداى برخى آيات ؛ ثعلبى ، ج1 ، ص١٣٦

4.       جصاص، ج٢ ، ص٥ ؛ ابن عطية ، ج ١ ، ص ٤٠٤ نيز براى آراى گوناگون مجلسى ، ج ٢ ، ص ١٨٥

5.        سيوطى، ج ١،ذيل نوع ٤٣

6.       طباطبايى، ج ٣ ، ص19و ٢٠ و ٤٣

7.       طباطبايى ، ج 2 ، ص17

8.       طباطبايى ، ج3 ، ص20

9.       طباطبايى ،3/20

10.   همان 3/21

11.   همان،٣ / ٢1 .

12.   همان ، 3/23 هم چنين رازى مى گويد محكمات آياتى هستند كه با دلايل عقلى قطعى معنايشان مورد تأكيد است.بنابراين ظاهرا معيار تشخيص محكم و متشابه عقل است.

13.   طباطبايى ،3/23

14.   طباطبايى،3/٢٤/  ٢٣

15.   مثلا فيض كاشانى، ٢/.٢٠٤

16.   مانند تمام دادن پيمانه و رعايت تعادل ترازو در وزن كردن اجناس مورد معامله كه مصلحت جامعه مترتب بر آن است نيز همان، 3/27  ٢٤

17.   طباطبايى،.٢٧/ ٣

18.   همان،.٢٧ / ٣

19.   همان، ٥٣ /  ٣

20.   طباطبايى، 3 / 28

21.   همان جا

22.   بهبودی ، 3 / 28

23.   طباطبایی ، 3/ 29

24.   همان ، 3 / 21

25.   همان ، 3 / 21

26.   همان ، 3 / 55-54

27.   همان ، 3 / 50 و44

28.   مثلا رازى » الله نور السماوات و الارض «را از آيات متشابه مى داند و مى گويد دليل ما بر متشابه بودن اين آيه،از دلايل عقلى است؛ 1/122

29.   طباطبایی ، 3/ 29

30.   معارف قرآنی ، 3 /21

31.   طباطبايى، 3 /21 .نيز حرّ عاملى، ١ / 183 عاملى به روايتى استشهاد مى كند كه درباره«… لا تدركه الابصار » از امام باقر(ع)سؤال شد،ولى در متن روايت آيه« الى ربّها ناظرة » و يا تعبيرى از امام مبنى بر متشابه بودن اين آيه نيامده است.

 

منابع و مآخذ

1.       ابن عطیه ، عبدالحق بن غالب ، المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز، بیروت ، دار الکتب العلمیه ، 1422 ق ف چاپ 1 ، تحقیق عبدالاسلام عبدالشافی محمد

2.       الخطیب الاسکافی ، درة التنزیل و غرة التأویل فی بیان الآیات المتشابهات فی کتاب الله العزیز، بیروت دار الرضا ، مرکز القائمیۀ باصفهان للتحریات الکمبیوتریۀ

3.       الکشف و البیان عن تفسیر القرآن ،  ابواسحاق احمد بن ابراهیم ثعلبی نیشابوری ، قم : موسسه فرهنگی و اطلاع رسانی تبیان ، 1387

4.       بهبودی ، محمدباقر ، معارف قرآنی ، نشر علم ، 1395

5.       بهبودی ، محمدباقر ، تدبری در قرآنی ، نشر علم ، 1395

6.       جصاص ، احمدابن علی ، احکام القرآن (جصاص) بیروت ، لبنان ، دار احیاء التراث العربی ،

7.       جلال الدین عبدالرحمن السیوطی(م 911ق)،  الإتقان فی علوم القرآن (عربی)، بیروت: المكتبة الثقافیة، 1973م، 2 ج.

8.       حرّ عاملی، محمدبن حسن ، وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ،  قم ،موسسه آل بیت ع لاحیاء التراث ، 1416

9.       فخرالدین رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، محقق:معوض، علی محمد - محقق:عبدالموجود، عادل احمد ، المکتبة العصرية ، قرن 6ق.

10.   فراهیدی ، خلیل بن احمد ، العین ، قم ، موسسه دارالحجره ، 1409

11.   فیض کاشانی، نوادر الأخبار فیما یتعلق بأصول الدین، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۱ ش‌، ص۵۱

12.   مجلسی ، محمدباقر ابن محمدتقی ، ترجمه بحارالانوار ، محقق : موسوی همدانی ، ابوالحسن ، تهران ، کتابخانه مسجد حضرت ولی عصر عج ، 1363

 

 

 

 

 

 

 

 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: بدون موضوع, دین پژوهی لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

Doosetdaramkhoda

محتوای این وبلاگ پژوهش های دینی می باشد .
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دین پژوهی

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس